۱۸ فروردین و همهمه و شلوغی دوباره خیابانها. گو اینکه سال کاری جدید از امروز آغاز شده باشد. شایعه ها نیز. دلایل بالا رفتن نرخ ارز و طلا؛ شایعه رفتن یا نرفتن خاندوزی، جواب کوبنده به رژیم اشغالگر و … همه و همه جمع در یک شعار خاص: «جهش تولید با مشارکت مردم.» همین یک کلمه مردم کافی است تا بشود سال را سالی پرچالش برای ملت ایران تعریف کرد. در علوم اجتماعی میگویند توسعه واقعی زمانی اتفاق خواهد افتاد که تودههای مردم خود را در آن شریک و سهیم بدانند. یک انگیزه جمعی برای خروج از بحران. به حتم که همافزایی در هر صنعتی قطعا با تجمیع ظرفیتهای عمومی دست میدهد اما برای مردم در صنعت بیمه کجای داستان جا دارند؟ اصلا یک سوال اساسی: اگر قرار بود هر یک از صنایع برای خود سال 1403 را نامگذاری کنند آن وقت بیمه برای خودش چه شعاری میگذاشت؟
توسعه بیمه در گرو مردم و مردم و مردم
هر بار در مورد ارائه خدمات شرکتهای بیمه بحثی به میان میآید، توجه به نیاز مشتری و مطالعه و بررسی چگونگی رفع این نیاز با ارائه محصولات نو، یکی از مهمترین اصولی است که به عنوان یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت شرکتهای بیمه بر آن تاکید میشود. در سوی دیگر این سکه، همان مشتریانی قرار دارند که شرکتهای بیمه برای جلب نظر آنها نسبت به محصولاتشان تلاش میکنند. اما این تلاش نباید تنها معطوف به ارائه محصولات و تبلیغ آن یا ارائه در فضایی متفاوت باشد، آگاهی مشتریان و آشنایی آنها با زیر و بم صنعت بیمه یکی از فاکتورهایی است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. رویکردی به اسم سواد بیمهای که کمتر زمانی مورد توجه دایره کسب و کار شرکتهای بیمه بوده است.
فرهنگ بیمه یا سواد بیمه؟
این روزها در ادبیات اهالی بیمه در زمان واکاوی دلایل بیرغبتی مردم به خرید بیمهنامههای غیراجباری عبارت تازهای میشنویم. «فرهنگ بیمه». اگر فرهنگ بیمه را نگرش و باور به چیستی مفاهیم بیمه و ارزش گذاشتن به آن از سوی افراد تعریف کنیم آن وقت به حتم باید در عدم بلوغ این فرهنگ در میان مردم باید دنبال دلایل مهمی در زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی بود.
به همین سبب عدم آگاهی مردم از محصولات و رویکردهای بیمه یا فقدان «سواد بیمهای» میتواند تعبیر کارآمدتری باشد. امروز در همه جای دنیا نیز عدم رغبت به بیمه را به میزان آگاهی مردم نسبت میدهند نه فرهنگ با جانمایههای آن. این همان چیزی است که دقیقاً در ادبیات بیمه دنیا با عنوان Insurance literacy میشناسند، رویکردی در ادامه روند تقویت سواد مالی افراد که این روزها یکی از مشخصههای رشد و توسعه جوامع در نظر گرفته می شود.
در مجموع کارشناسان صنعت بیمه از مفهوم «سواد بیمهای» برای بررسی و تحلیل میزان آگاهی مشتریان از صنعت بیمه استفاده میکنند. پژوهشهایی در زمینه سواد بیمهای در دنیا صورت گرفته و نشان میدهد اغلب مردم اطلاعات بسیار محدودی در مورد بیمه و خدمات آن دارند. در یکی از این پژوهشها که در آمریکا انجام شده و در گزارشی که پژوهشکده بیمه تحت عنوان «سواد بیمهای مشتریان» منتشر کرده، به آن نیز اشاره شده، آمده است: «سواد بیمهای مشتریان پایین است. حدود نیمی از مشتریان درباره بیمه، اطلاعات و سواد کمی بیش از متوسط دارند. مشتریان بیشتر از بیمه سلامت و عمر شناخت دارند تا بیمه خودرو و املاک.»
این یک واقعیت انکارناپذیر در صنعت بیمه است که دانش بیمهای مشتریان، یکی از دلایل مهم رغبت یا بیرغبتی به صنعت بیمه و محصولات آن است. در نظر گرفتن مؤلفههای دیگر نیز حکایت از این دارد که سواد بیمهای ارتباط بسیار نزدیکی با میزان آموزش مالی و دارایی شخصی افراد خواهد داشت.
سادهسازی پیچیدگی مفاهیم بیمه برای مردم
بیمه یک محصول مالی پیچیده است که افراد در شرایط مختلف اقدام به خرید آن میکنند. این خرید در غالب موارد با آگاهی نسبت به جزییات محصول همراه نیست. درکپذیر نبودن قراردادهای بیمهای یکی از مواردی است که باعث میشود بسیاری آن را یک محصول پیچیده بدانند. با اینکه این روزها بسیاری از فعالان حوزه فناوری سعی دارند فضاهای جدیدی برای ارائه محصولات بیمهای در اختیار بگذارند و خرید بیمهنامهها را تسهیل کنند، پیچیدگی این محصول به قوت خود باقی است.
درست است که امروز به شکرانه حضور استارتاپها می توان در یک پلتفرم قیمتهای مختلف یک بیمهنامه را در شرکتهای مختلف مقایسه کرد و در نهایت دست به انتخاب زد اما این سادگی در انتخاب و خرید هنوز به اصطلاحات و مفاد پیچیدهای که در قراردادهای بیمهای درج شدهاند، سرایت نکرده است.
در پژوهش پژوهشکده بیمه که در این زمینه انجام شده آمده است: « یافتههای حاصل از نظرسنجیهای مشتریان نشان میدهد گرچه آگاهی و درک ناقصِ بیمهنامهها ممکن است در تصمیم به خرید در مشتریان مانع ایجاد کند، اما با رمزگشایی مفید از اصطلاحات یا تدوین فرمهای ساده قراردادها میشود نتایج نهایی را بهبود بخشید.» در این پژوهش بر این نکته تاکید شده که: «هرچه آگاهی و توانایی جامعه مشتریان نسبت به بیمه بیشتر باشد، بر کارایی بازار افزوده میشود»
آنچه مسلم است ارتقای دانش و سواد بیمهای بین مشتریان، میتواند ارتباط میان بیمهگر و بیمهگزار را تبدیل به ارتباطی موثر همراه با نتیجهای مطلوب برای طرفین کند. دانش اندک مشتریان بیمه در مواردی رقابت برای ارائه محصول با کیفیت را تبدیل به رقابت برای بازاریابی و اثرگذاری شبکه فروش، محدود میکند اما افزایش این دانش میتواند یکی از مولفههای اثرگذار در توسعه و گسترش صنعت بیمه و تنوع محصولات ارائه شده در آن باشد.
البته که نهادهایی مانند صندوق تامین خسارتهای بدنی از هر فرصتی برای بالا بردن دانش بیمهای مردم ولو با هشدار و ارعاب بهره میگیرد یا نهادناظر با هزینهکردهای چندصدمیلیونی در بستر صدا و سیما بعضا حرکاتی نشان میدهد اما بالا بردن سواد بیمهای مردم امری ورای به صدا درآوردن زنگ بیمه مدارس و پخش کلاه کاسکت و حتی تبلیغات تلویزیونی استارتاپهای فروش بیمه و تبلیغات محیطی شرکتهای بیمه است. همافزایی برای مشارکت مردم در توسعه بیمه فقط با بالا بردن سواد بیمهای تودههای مردم ممکن است و تعریف شعاری واحد: « از بیمه بیشتر بدانیم!»