صنعت بیمه در ایران هنوز در مقایسه با سایر نقاط دنیا راهی طولانی برای توسعه در پیش دارد؛ چالشی که موجب میشود عموم مردم نتوانند اطلاعات و آگاهی لازم درباره اهمیت و لزوم بیمهها را دریابند. از سوی دیگر افراد در یک اقتصاد تورمی بیشتر درگیر حل مشکلات روزمرهاند تا آیندهنگری و این عرصه را برای فکری که بخواهد آینده خود را هم بیمه کند تنگ میکند.
مرتضی علیزاده، راهبر محصول ازکی با نگاهی آسیبشناسانه به علل عدم رویکرد جامعه به بیمههای غیراجباری نظیر بیمه بدنه موضوع اقتصاد تورمی را یکی از مهمترین موضوعات در این عدم رغبت میداند.
او درباره وضعیت بیمه در کشور میگوید:«ضریب نفوذ بیمه در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان پایین است. این عدد در ایران حدود ۲ است، درحالی که در کشورهای در حال توسعه، میانگین این ضریب ۷.۵ و در کشورهای توسعه یافته تا ۹ تا ۱۱.۵ هم میرسد. حالا در این فضای ۲درصدی، بیشتر سهم را هم بیمههای اجباری مانند بیمه شخص ثالث پر میکند. هرساله بهصورت میانگین بین ۳۰ تا ۴۰ درصد پرتفوی بیمه در کشور را بیمه شخص ثالث تامین میکند. از طرف دیگر بیمه بدنه هم حدود میانگین ۱۰درصد پرتفوی بیمه کشور را شامل میشود. این اعداد پیوند مستقیمی با وضعیت معشیتی مردم دارد.»
به عقیده او در جامعه تورمی ما که سبد خرید روزمره مردم هر روز کوچکتر میشود، مردم بیشتر از آنکه به آینده بیاندیشند و برای آینده سرمایهگذاری کنند درگیر ساماندهی زندگی روزمره هستند و احتمالا درگیر فکر به آینده و احساس نیاز به داشتن خدمتی مانند بیمه بدنه نباشند: «این که چگونه باید این احساس نیاز بهصورت جدی در بین مردم ایجاد شود ابعاد متفاوتی دارد. به واسطهی اجباری بودن خدمت بیمهای مانند بیمه شخص ثالث، این احساس بین بخشهایی از مردم شکل گرفته است که بیمه خدمتی مفید برای زندگی من نیست و فقط به واسطه اجبار باید هزینهای بابت آن پرداخت کنم. ما هنوز نتوانستهایم مفهوم بیمه و اهمیت و کاربرد آن را برای مردم بیان کنیم. مردم ما زمانی به اهمیت بیمهای مانند بیمه بدنه آگاه میشوند که دیگر خیلی دیر شده و به عنوان مثال فرد با ماشینش تصادف کرده است.»
مرتضی علیزاده در بررسی چرایی این موضوع به نکات مشخص در صنعت بیمه اشاره میکند. او در این باره توضیح میدهد: «از آنجا که شاهد الگوهای قدیمی قیمتگذاری سنتی بین شرکتهای بیمه هستیم، برخی از برندهای خودرو قابلیت استفاده از بیمه بدنه را ندارند. شرکتهای بیمه چون نتوانستند ضریب خسارت برخی از خودرو ها را مشخص کنند، در عمل از شمول خودروهای مشمول بیمه بدنه حذفشان کردند. این یعنی پاک کردن صورت مسئله بهجای حل مسئله. این مسئله باعث عدم دسترسپذیری برخی از شهروندان به خدمات بیمه بدنه میشود که حاکم بودن رویکرد سنتی در صنعت بیمه موجب آن شده است.»
به باور راهبر محصول شرکت ازکی عدم آگاهی عمومی نسبت به ماهیت و کارکرد این بیمهها دلیل دیگری در عدم استفاده از آنهاست. او در ادامه به موضوع رگولاتوری نیز اشاره دارد. علیزاده در این باره میگوید: «آن سوی ماجرا هم سهم حکمرانی در قانونگذاری بیمه بدنه است. شرکتهای بیمه بدون تحلیل درستی از مخاطبین، تخفیفها و قیمتهای متفاوتی را عرضه میکنند که لزوما در راستای توسعه این صنعت نیست. عدد نهایی حق بیمه را هم فقط طبق ارزش خودرو محاسبه و طبقهبندی میکنند و شاخص دیگری برای محاسبه رفتار کاربر و ریسک هر کاربر بیمه ندارند. مطابق الگوهای جهانی مثلا در امریکا و کانادا قیمتگذاری بر اساس سوابق، جرایم رانندگی و رفتار حاصل از تحلیل نوع رانندگی افراد که از نصب جی.پی.اس به دست میآید، صورت میگیرد. اما اینجا فقط نوع و ارزش خودرو ملاک قرار میگیرد.»
به باور مرتضی علیزاده اجباری شدن بیمه بدنه نمیتواند راهکاری مناسب برای افزایش رغبت مردم به این مقوله باشد و آنچه بیش از هر امری اهمیت دارد تعریف مشوقها و از سوی دیگر افزایش سطح آگاهی عمومی است. او در این باره میگوید: «نباید به تصمیمهای فردی و زیست آزاد افراد ورود کرد چراکه هر فرد مدل مدیریت زندگی فردی و هزینههای ناشی از این مدل و تصمیمات را باید به انتخاب خودش بپردازد. اما میتوان با تعریف مشوقهای متعدد استفاده از این بیمه را گسترش داد. مدیریت رفتار کاربر باید از طریق مشوقها و توسعه دانش عمومی و آگاهی بخشی در این حوزه صورت بگیرد.»