همه چیز برای یک فیلم سینمایی و گرفتن حق بیمه 100 میلیون تومانی آماده میشود. چند نفری کنار خیابان اصلی میایستند و چشم به ماشینهایی میدوزند که با سرعت حرکت میکنند. بااشاره سردسته باند، سعید با دست و پای شکسته و دماغ ورم کرده کنار خیابان میآید و منتظر علامت میماند. چند دقیقه بعد ماشین شاسیبلند از دور پیدا میشود و راننده آن بیخبر از بلایی که قراراست چند دقیقه بعد سرش بیاید، صدای موزیک را بلند میکند و پک عمیقی به سیگارش میزند. ماشین موردنظر انتخاب میشود و با اشاره سردسته باند، سعید خودش را مقابل ماشین شاسیبلند میاندازد . صدای جیغ ترمز توجه هم را جلب میکند. راننده از ترس روی صندلی میخکوب میشود و چند نفر از اعضای باند که به عنوان رهگذر همان اطراف هستند خودشان را به ماشین میرسانند. از این جا به بعد سکانس بعدی برای گرفتن دیه آغاز میشود.
سعید خونین روی زمین درازکش افتاده و چند نفر بالای سرش میایستند. راننده در حالی که دست و پاهایش از ترس میلرزند از ماشین پیاده میشود تا وضعیت را بررسی کند. یکی از اعضای باند درحالی که با دست به سرش میکوبد میگوید: «جوان مردم را کشتی. حواست کجاست؟ پشت ماشین گرانقیمت مینشینی چرا باید با سرعت بالا حرکت کنی؟ اگه این جوان بمیرد باید چند سال زندان آب خنک بخوری.»
هر جملهاش مثل پتک به سر راننده میخورد و او نمیداند چه کند. با تماس یکی از رهگذران آمبولانس اورژانس سر میرسد و مصدوم به یکی از بیمارستانها منتقل میشود. حالا سردسته باند ادامه سناریو را میچیند و با دلداری دادن به راننده میگوید اگر از بیمه ماشین برای پرداخت دیه استفاده کنی قول میدهم کاری کنم زندان نیفتی. به این ترتیب پرونده تشکیل و مدتی بعد شرکت بیمه 100 میلیون تومان دیه به مجروح حادثه تصادف پرداخت میکند. البته همه این پول برای او نیست و سردسته باند پول را میگیرد و فقط 40 درصد آن را به سعید میدهد. با پایان کار دوباره همه در قهوهخانه جمع میشوند تا برای صحنهزنی بعدی برنامهریزی کنند و این بار یکی دیگر نقش مجروح حادثه را بازی کند و خدا میداند قرعه به نام کدام راننده بینوایی میرسد.
10 هزار پرونده در نه ماه گذشته
این تصویری از اعضای یک باند است که با تصادف ساختگی و صحنهزنی دیه میگرفتند. در سال گذشته ۸۳۱ پرونده مربوط به تصادفات ساختگی توسط کارشناسان پزشکی سازمان تشخیص داده شد که این میزان نسبت به سال گذشته آن (۱۴۰۰)؛ ۹/۱۴ درصد رشد داشته است. همچنین هزار و ۱۰۶ پرونده تصادف وجود داشت که یکسری از جراحات را فرد به صورت ساختگی به جراحات دیگر خود اضافه کرده بود. در این پروندهها، فرد تصادف کرده؛ یکسری جراحات ناشی از تصادف بر اندامش وجود دارد، اما تعدادی از جراحات دیگر را خودش بهطور ساختگی اضافه میکند. البته آمار این نوع پروندهها در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰؛ ۲۷درصد کاهش داشته است.
اما پرونده مربوط به 12 عضو یک باند صحنه زنی که بعد از پیگیریهای پلیس آگاهی تهران دو سال پیش به دام افتادند در نوع خود جالب است. به گفته سرهنگ یار احمدی ریس سابق پلیس آگاهی تهران اعضای این باند در هر تصادف ساختگی 100 میلیون تومان از شرکت بیمه دیه میگرفتند و تا قبل از دستگیری در مجموع دو میلیارد و 500 میلیون تومان دیه گرفته بودند. البته این تنها باند خلافکار در زمینه تصادف ساختگی نیست و هر سال چند باند خلافکار با شگردهای مختلف و صحنهزنی اقدام به جعل سند و گرفتن دیه از شرکتهای بیمه میکنند. گاهی با هوشیاری کارشناسان بیمه و همچنین کارشناسان پزشکی قانونی ساختگی بودن تعدادی از این تصادفات و صحنه زنیها فاش میشود و گاهی هم …
یک بازی دو سر برد!
مسعود سردسته باند است. همه او را به نام دکتر میشناسند. تقریباً همه کاری انجام میدهد. از شکستن دست و پا و بینی تا جعل کردن برگههای پزشکی قانونی و دادگاه. شنیدن شگردها و کارهایی که برای گرفتن دیه از شرکتهای بیمه انجام میدهد جالب است. میگوید: «همه بچههای گروه در حاشیه تهران و به خصوص منطقه خلیج زندگی میکنند. همدیگر را میشناسیم و شبها در قهوهخانه جمع میشویم و برای گرفتن دیه برنامهریزی میکنیم. یکی از بچهها برای صحنهزنی انتخاب میشود. قبل از شکستن دست و پا به او آرامبخش تزریق میکنم تا کمتر درد بکشد. بعد هم با میله آهنی یا چوب بیسبال دست و پای او را میشکستم یا با چکش بادی استخوان بینیاش را میشکستم. مقداری هم خون زیر پوست گونه صورت تزریق میکردم تا همه چیز طبیعی جلوه کند. بعد از آن یکی دیگر از بچهها که ماشین تصادفی داشت برای صحنهزنی آماده میشدیم. در یکی از خیابانهای اصلی ماشین را طوری قرار میدادیم که هرکسی از آنجا عبور میکرد فکر میکرد تصادف شده است. مجروح قلابی هم کمی با فاصله روی زمین دراز میکشید و بیهوش میشد. بلافاصله با اورژانس تماس میگرفتیم و با توجه به شکستگی دست و پا و بینی آنها بلافاصله مجروح را به بیمارستان منتقل میکردند. بعد از آن هم با جعل نامه پزشکی قانونی و همچنین گزارش پلیس و دستگاه قضایی آن را به راننده میدادیم تا به بیمه تحویل بدهد. به این ترتیب پرونده دیه در اختیار بیمه قرار میگرفت و مدتی بعد تماس میگرفتند و میگفتند حواله دیه آماده است . از 100 میلیون تومان 40 میلیون تومان را به کسی که دست و پاهایش را شکسته بودم میدادیم و 20 میلیون تومان هم به راننده و بقیه را هم خودم برمیداشتم.»
صحنهسازی روی دیگر ماجراست
صحنهزنی اعضای این باند فقط به تصادف ساختگی ختم نمیشد و آنها با یک نقشه حسابشده خودشان را جلوی ماشینهای مدل بالا میانداختند. یکی از کسانی که هر ماه این کار را انجام میداد بعد از بازداشت توسط پلیس در بازجوییها گفت: «ماهی یک بار این کار را انجام میدادم. با آمپولهای بی حسی و یا مصرف تریاک استخوانهای دست و پا و یا شانه را میشکستم و با سنباده صورتم را زخمی میکردم. میخواستم همه چیز طبیعی جلوه کند. بعد از آن با بقیه همدستانم در خیابان منتظر میماندیم و با شناسایی ماشینهایی که گرانقیمت هستند و راننده آن هم زن بود در فرصت مناسب خودمان را به ماشین میکوبیدم و نقش زمین میشدم. بقیه بچهها بعداز توقف ماشین شلوغ کاری میکردند و با ماشین مرا به بیمارستان میبردند. در بین راه هم سعی میکردند راننده را راضی کنند پول بدهد تا پایش به دادگاه و دادن دیه باز نشود. اگر قبول میکرد پول زیادی از او میگرفتند واگر هم قبول نمیکرد این پول را از بیمه میگرفتیم. بخشی از این پول را برای درمان خرج میکردم . الان جای سالم دربدن من پیدا نمیکنی. همین استخوان دست ام را سه بار شکستم .»
صحنه زنی فقط به تصادفهای ساختگی و یا انداختن جلوی ماشین ختم نمیشود. بررسی پروندههایی که با عنوان صحنهزنی در پلیس آگاهی تشکیل شده است نشان میدهد مجرمان برای اخاذی و گرفتن دیه دست به چه کارهای عجیب و حتی خطرناک میزنند. چند سال پیش یک باند بزرگ کلاهبرداری به شیوه تصادف ساختگی در آذربایجان شرقی دستگیر شد. سردسته اصلی این باند 104نفره، مرد 29سالهای بود که پس از دستگیری زیر بار جرم ارتکابی خود نرفت، اما در ادامه وقتی با شاهدان روبهرو شد، به نقش خود در کلاهبرداری اعتراف کرد . او در تشریح شیوه کار خود گفت: « خودروهای تصادفی پیدا میکردم و با استفاده از پزشکان آشنا و هماهنگی با آنها، برای مصدومان گواهی پزشک صادر و طول درمان و خسارت جسمی برایشان تعیین میکردیم. پس از این مرحله، پرونده تصادف ساختگی را به صورت واقعی تکمیل و با طی مراحل قانونی و روند کاری پرونده، مصدومان حکم نهایی را از مراجع قضایی می گرفتند و پس از مراجعه به بیمه، مبلغ تعیین شده را دریافت میکردیم.»
به گزارش پلیس تصادفات ساختگی که توسط افراد این باند صورت میگرفت، اغلب با حضور اعضای باند و تصادف بین خودرو با عابر پیاده، دوچرخه یا موتورسیکلت بود و آنها طی مدت یک سال بیش از 20میلیارد ریال کلاهبرداری کردند. 20 میلیارد ریال در سال 94!
امان از وقتی که راننده بترسد
یکی از پزشکان سابق پزشکی قانونی که سالها در زمینه تعیین نوع جراحت و طول درمان فعالیت میکرد از راز و رمز صحنهسازی ها برایمان میگوید: «به زبان ساده صدمات و جراحان به دو صورت است؛ اول خودزنی و دوم دیگرزنی. این موضوع در معاینات پزشکی قانونی به راحتی مشخص میشود و پزشکان شاغل در این سازمان تبحر خاصی در شناسایی صدمات و منشأ آن دارند. بعضی از مجرمان سعی میکنند با خودزنی از مالباخته پول بگیرند اما وقتی کار به پزشکی قانونی میرسد، رازشان فاش میشود به همین دلیل سعی میکنند اگر کار به رسیدگی قضایی رسید، ناپدید شوند. آنها بیشتر سعی میکنند در محل تصادف ساختگی پولی بگیرند و بروند و کار به شکایت و … نکشد. این موضوع دیگر دست ما نیست. رانندهها بعضا از ترس و گاهی برای درگیر نشدن در کارهای اداری دادگاه و … راحت سر کیسه را شل میکنند.»
او ادامه داد: «زمانی که در پزشکی قانونی بودم برخی از این مجرمان به سمت تشکیل باند و شبکهای کار کردن رفتند. با شناسایی افراد معتاد و بی پول از آنها بهعنوان طعمه استفاده کرده و با صدمات هولناکی که به آنها وارد میکردند، سعی در کلاهبرداری از بیمه داشتند که برخی از این باندها شناسایی شدند. آنها با دادن تریاک یا داروهای مسکن، دست و پا و دندان آنها را شکسته و او را در محلهای تاریک و خلوت جلوی خودروها انداخته و از بیمه پول گرفته و مقدار کمی را به طعمه میدهند. شکستن استخوان ساق پا با ضربه میله آهنی، شکستن دندان با انبردست و کشیدن سمباده روی بدن به جای خراش دادن پوست روی زمین از جمله روشهای هولناک اعضای این باندهاست که با توجه به مهارت پزشکان این صدمات نیز مشخص میشود.»
این پزشک باسابقه به پروندهای دراین باره اشاره کرد و گفت: « یک روز در سازمان بودم که مردی برای معاینه و بررسی میزان صدمات به اتاقم آمد. با بررسی صدمات و جراحتها مطمئن شدم صحنهزنی کرده و ساختگی است. بعد از معاینه از شاکی خواستم با کمک پلیس، موضوع ساختگی بودن تصادف را بررسی کند. او نیز به بررسی دوربینهای مداربسته منطقه پرداخت و مشخص شد، متهم در کنار بلوار ایستاده بود و چند بار آنجا را بالا و پایین کرد تا اینکه با دیدن راننده خانمی که سوار خودروی مدل بالا بود به سمتش رفت و با زدن خود به بدنه خودرو با فریاد، خودش را روی زمین میاندازد و طوری وانمود میکند که در تصادف این صدمات به او وارد شده است. این مجرمان بهخوبی از میزان دیه مطلع هستند و میدانند در هر صدمه تصادف چقدر گیرشان میآید. اگر بتوانند با راننده به توافق برسند، با گرفتن پول رضایت میدهند و اگر توافقی نباشد، شکایت میکنند. آنها بیشتر سراغ رانندگان کم سن و سال و خانمها میروند. »
داستان صحنهزنی حکایت امروز جامعه است. روایت قربانیهایی که هر یک به سبب ناملایمتیهای جامعه از سر فقر و نداری گرفتار باندهای بزرگ میشوند و در خیابانهای شهر برای گرفتن روزی آن روز قربانی میگیرند.