در سال ۱۸۳۵ میلادی الیفالت تری، مدیر شرکت بیمه هارتفورد بود. شرکتی کوچک با بحرانها و مشکلات مالی زیاد که او مسئولیت اصلاح شرایط و بازسازی ساختار مالی و اقتصادی شرکت را بر عهده گرفته بود. در آن زمان او سابقه کاری زیادی در صنعت بیمه داشت و سهم کمی در شرکت هارتفورد را نیز به خود اختصاص داده بود ولی استفاده بهینه او از شرایط ایجادشده در امریکا باعث شد تا شرکت کوچکش به قلب صنعت بیمه دنیا تبدیل شود.
ظرف یک سال از زمان شروع ریاست الیفالت تری، هاتفورد به پایتخت بیمه دنیا تبدیل شد. تری کارش در صنعت بیمه را از سال ۱۸۱۰ شروع کرده بود و در همان سال گروهی از سرمایه گذاران اقدام به راهاندازی شرکت بیمه آتشسوزی هارتفورد کردند. در ابتدای شکلگیری شرکت بیمه هارتفورد، این شرکت شامل دوازده مرد بود که با یک ایده ساده در مورد شرکت بیمه کارشان را شروع کرده بودند. ایدهای که در سالهای اولیه موفقیتی نسبی به دست آورد ولی در سالهای قبل از ریاست تری با چالشهای زیادی روبهرو بود. زمانی که یک حادثه بسیار بزرگ در نیویورک اتفاق افتاد، این شرکت کوچک که در آن زمان توسط الیفالت تری اداره میشد به یکباره رشد کرد و به یکی از مهمترین شرکتهای بیمه دوران خود تبدیل شد.اما سوال این است که این حادثه بزرگ چه بود و الیفالت تری چگونه توانست از این شرایط بحرانی به نفع شرکت استفاده کند؟
شرکت بیمه هارتفورد
بیمه در شهر هارتفورد و در بخشهای دیگری از دنیا برای سالهای زیادی وجود داشت ولی تمرکز اصلی در آن روزها روی بیمههای دریایی بود. در آن دوران مالکان کشتیهای بزرگ که کشتیهای خود را برای حمل کالا استفاده می کردند، برای حفاظت از آنها در برابر حوادث غیر قابل پیشبینی در دریاها، آنها را بیمه می کردند. در آن زمان تجارت با چین درآمد زیادی برای افراد و شرکتهایی که مالک کشتیهای باری بودند ایجاد میکرد و بیمه کردن کشتی و بار آن از نظر اقتصادی به صرفه بود. زیرا آنها با صرف مبلغ کمی کشتی خود را در مقابل اتفاقات و بحرانهای احتمالی بیمه میکردند.
اما مردانی در هارتفورد با ایده بیمه آتشسوزی به میدان آمدند و کسب و کارهای کوچک و بزرگ و خانوارها برای حفاظت از ساختمانها و تجهیزات خود در مقابل خطر آتشسوزی، اقدام به خرید بیمههای آتشسوزی از هارتفورد کردند. مبلغ حق بیمه در مقایسه با زیانی که در صورت آتشسوزی متحمل میشدند، ناچیز بود و به همین دلیل خرید بیمه آتشسوزی برای تمامی این شرکتها یک تصمیم درست اقتصادی محسوب میشد.
استقبال از بیمه آتشسوزی هارتفورد باعث شد تا این شرکت در کنار شرکتهای دیگری که در این زمینه کار میکردند اقدام به ایجاد سیستم منسجم بیمه کنند. طرح دریافت حق بیمه اولیه، پرداخت به نیروهای آتشنشانی و تعهد به بازسازی ساختمانها و جایگزین کردن تجهیزات آسیبدیده در زمان آتشسوزی در این دوره تصویب شد و میتوان از آن به عنوان مهمترین دستاورد صنعت بیمه در دوره اوج فعالیت هارتفورد نام برد.
بعد از این دوره بود که نیروهای آتشنشانی در شهرهای بزرگ به رقابت با هم پرداختند و تلاش برای ممانعت از افزایش دامنه آتش به عنوان یک مسئولیت مهم در میان آتشنشانان تبدیل شد. طبق قانونی که تصویب شده بود، اولین آتشنشانانی که به ساختمان در حال سوختن میآمدند، این حق را داشتند که به مقابله با آتش بروند و برای خاموش کردن آن تلاش کنند و از شرکتهای بیمه هم در ازای کاری که انجام میدهند پول دریافت میکردند. این مبلغ متناسب با مصوبه تدوینشده از سوی شرکتهای بیمه بود.
موفقیت چشمگیر بیمه هارتفورد
در سالهای اولیه فعالیت این شرکت بیمه، این کسب و کار رونق زیادی گرفت و شرکت زیانی را متحمل نشد. حق بیمهها به موقع و طبق برنامهای که شرکت اعلام میکرد، پرداخت میشد و شرکت با تجربه سودآوری فعالیت میکرد. در این زمان ارزش هر سهم شرکت برابر با ۱۰۰ دلار بود که رقم خوبی برای شرکت کوچک هارتفورد محسوب میشد.
ولی با تداوم فعالیت شرکت هارتفورد، مشکلات جدیدی ایجاد شد. حوادثی اتفاق افتاد، شرکتهای زیادی با بحران روبهرو شدند و شرکت زیان کرد، قیمتگذاری حق بیمهها با مشکل روبهرو شد و رقابت در دنیای بیمه افزایش پیدا کرد و شرایط کار این شرکت پیچیدهتر شد. در این دوره دیگر شرکت بیمه آتشسوزی هارتفورد سودآور نبود و برخی از سهامداران در صدد فروش سهم خود برآمدند. برخی حتی حاضر بودند سهام خود را با قیمت ۵ دلار به ازای هر سهم بفروشند تا ریسک خود را به حداقل برسانند ولی همه این اتفاقات قبل از آن افتاد که الیفالت تری به عنوان رئیس این شرکت کار خود را آغاز کند و با کمک تجربه و مهارت مدیریتش این شرکت و صنعت بیمه را متحول کند.
الیفالت تری، مدیر تازه هارتفورد
در این دوره بحرانی ناتانیل تری، عموی الیفالت تری به عنوان مدیر شرکت فعالیت میکرد. ناتانیل تری شهردار هارتفورد و عضو کنگره آمریکا بود. در سال ۱۸۳۵ و در زمانی که شرکت بیمه هارتفورد در اوج بحران قرار داشت و تغیر ساختار شرکت در دستور کار سهامداران قرار گرفت، الیفالت تری به عنوان رئیس این شرکت انتخاب شد. او یکی از سهامداران شرکت بود ولی میزان سهم او خیلی کم بود و سهامداران اصلی این شرکت، سرمایهگذاران بزرگی مانند دیوید واتکینسون و دانیل وادسورث بودند؛ افرادی که در جریان بحرانهای شرکت هارتفورد شاهد سقوط ارزش داراییها و سرمایه خود بودند و تغییر در ساختار شرکت و اصلاح شرایط مالی آن را به عنوان یک ضرورت قلمداد میکردند.
الیفالت دوازده ماه تلاش کرد تا شرکت را سرپا کند و چالشهای پیش روی شرکت را از میان بردارد. در پایان یک سال کاری و بعد از اینکه زیانهای شرکت به حداقل رسیده بود و امکان توزیع سود فراهم شده بود، جشنی برگزار شد و تمامی سهامداران و کارکنان شرکت در آن حضور پیدا کردند. جشن بدون هیچ چالشی به اتمام رسید ولی در تاریخ صنعت بیمه هارتفورد از این جشن به عنوان نقطه عطفی برای این شرکت نام میبرند. زیرا همان شب آتشسوزی بزرگی در نیویورک اتفاق افتاد و تصمیم شرکت هارتفورد سبب شد تا وضعیت آنها متحول شود.
بحران نیویورک به کمک هارتفورد آمد
در دسامبر سال ۱۸۳۵ دمای هوا در نیویورک بسیار پایین بود. رودخانه شرقی نیویورک یخ زد و دمای به پایین تر از منفی ۱۷ درجه رسید. شب ۱۶ دسامبر سال ۱۸۳۵ بود که یک خط لوله گاز شکست و نشت گاز باعث انفجار یک انبار در قلب مرکز مالی وال استریت شد. در آن زمان این شهر که با سرعت در حال رشد بود از امکانات مناسب آتشنشانی برخوردار نبود و هوای بسیار سرد آن شب باعث شده بود تا شرایط بدتر شود و کمکرسانی به سادگی انجام نشود. آتشنشانانی که در منطقه فعال بودند باید یخ موجود در رودخانه یا ذخایر آبی را میشکستند تا آب مورد نیاز برای خاموش کردن آتش را تأمین کنند ولی این فرایند سخت و زمانبر بود.
در نتیجه آتش از کنترل خارج شد و خانه به خانه پخش شد. بازار سهام وال استریت، بازار کالای نیویورک، دفتر پست، دو کلیسا، شماری از بانکهای بزرگ و مطرح آن دوران و شماری از انبارهای کالا همه در آتش سوختند. آتش در آسمان زبانه کشید و تمامی ساکنان شهر میتوانستند زبانههای آتش را در آسمان ببینند.
بالاخره مقامات شهر تصمیم گرفتند با استفاده از دینامیت اقدام به نابود کردن ساختمانهایی بکنند که در مسیر آتشسوزی قرار داشت و از این طریق امکان انتقال آتش را از بین ببرندو مانع از توسعه آن شوند. طبق گزارشهای تاریخی زمانی که آتشنشانان شهر توانستند این آتش را کنترل کنند، بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ ساختمان در شهر نابود شده بود ولی در جریان این آتشسوزی وسیع تنها دو نفر جان خود را از دست دادند.
اوایل صبح روز ۱۷ دسامبر بود که آسیب واردشده به شهر خودنمایی کرد اما این پایان ماجرا در شهر نبود. شرکتهای بیمه فعال در این شهر بعد از مشاهده بزرگی آسیبهای واردشده به ساختمان درهای خود را بستند و اعلام کردند با هیچ کس در مورد پرداخت غرامت آتشسوزی مذاکره نمیکنند. این مسئله برای مردمی که بخش اصلی و مهمی از سرمایه خود را از دست داده بودند، چالش بزرگی محسوب میشد.
خبرها به هارتفورد رسید
در شهر هارتفورد، خبر آتشسوزی وسیع در نیویورک شوک بزرگی ایجاد کرد. در شرایطی که این آتشسوزی بالغ بر ۲۰ میلیون دلار زیان وارد کرده بود، شرکت هارتفورد باید هزینهای بالغ بر ۶۰ هزار دلار به افرادی که بیمه آتشسوزی این شرکت را خریداری کرده بودند میپرداخت. در جریان این حادثه از میان ۲۶ شرکت بیمهای که در نیویورک فعال بودند ، ۲۳ شرکت اعلام ورشکستگی کردند ولی شرکت هارتفورد از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکرد. الیفالت تری جلسهای با سهامداران ارشد شرکت برگزار و اعلام کرد که در نظر ندارد با اعلام ورشکستگی از بازار خارج شود و تصمیم به پرداخت خسارت بیمهشوندگان دارد. در نتیجه هیئت مدیره شرکت هارتفورد رسما به بانک اعلام کرد که شخصاً ضمانت چکهایی را که شرکت به خسارتدیدگان نیویورک پرداخت میکند، بر عهده می گیرند.
بعد از این نتیجه مثبت الیفالت تری برای بازدید از بخشهای آسیبدیده به نیویورک رفت و به تمامی خسارتدیدگان گفت که شرکت بیمه هارتفورد مسئولیت خود در مقابل بیمهشدهها را انجام میدهد و خسارت آنها را خواهد پرداخت. از طرف دیگر به افرادی که بیمه هارتفورد را خریداری نکرده بودند و در جریان این بحران خسارت دیده بودند، پیشنهاد کرد که اقدام به خرید بیمه از این شرکت کنند. به دنبال ورشکستگی 26 شرکت بیمه و افزایش تقاضا برای خرید بیمه از شرکت هارتفورد ورق در صنعت بیمه دنیا برگشت. در این زمان شرکت هارتفورد به مرکز اصلی بیمه در آمریکا تبدیل شده بود و شهر هارتفورد پایتخت بیمه دنیا نام گرفت.
شرکت بیمه هارتفورد هنوز هم فعال است و در طول سالهای فعالیت خود با فراز و نشیب های زیادی روبهرو بوده است. البته با افزایش شمار رقبا در بازار قدرت رقابت این شرکت کاهش یافت و هم اکنون دیگر در صدر صنعت بیمه دنیا قرار ندارد ولی نامش به عنوان اولین پایتخت بیمه دنیا در تاریخ برای همیشه ثبت شده است.