صنایع سنتی

چرا باید صنایع سنتی به اکوسیستم استارتاپی وارد شوند؟ / نقش مهم پیشکسوتان صنعت در تجاری‌سازی نوآوری

https://faraabime.com/p=309

هر چند که تعریف دقیقی از صنایع سنتی وجود ندارد، اما طبق دسته‌بندی‌های امروزی آن دست از صنایعی که از فناوری کمی در فعالیت خود و به شکل نامتمرکز در بازار فعالیت می‌کنند؛ بر اساس منطق حاکم در دسته صنایع سنتی قرار می‌گیرند و در دراز مدت اگر به این خلاها توجه نشود، از فضای کسب و کار حذف می‌شوند.

این صنایع که عموما از تولیدی‌ها و صنایع با پایه مهندسی و صنایع اولیه تشکیل شده‌اند، به دلیل اینکه از عدم وجود دانش یکپارچه رنج می‌برند، نمی‌توانند از فناوری‌های پیشرفته در حوزه فعالیت خود استفاده کنند. از همین رو یکی از معیار‌های مهم سنجش سنتی یا پیشرفته بودن کسب و کار‌ها از نظر سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، از دل شدت تحقیق و توسعه بیرون می‌آید.

به این معنی که بخش‌هایی از صنعت که زیاد تحقیق نمی‌کنند یا هزینه کمی در این رابطه صرف می‌کنند، احتمالا نمی‌توانند در سطح صنایع پیشرفته قرار بگیرند. این دو معیار اساسی در دسته‌بندی از یک نکته مهم پرده برمی‌دارد آن هم اینکه حتی اگر صنایع ظاهراً از محصولاتی با فناوری نوآورانه استفاده کنند، به دلیل آن که سرمایه لازم را برای تحقیق و توسعه صرف نمی‌کنند و از طرف دیگر به اندازه کافی در حوزه مربوطه، پژوهش انجام نشده؛ این صنایع همچنان در بین سنتی‌های بازار دسته بندی می‌شوند.

غالب کارشناسان سرنوشت صنایعی که به موج تکنولوژیک شدن از مسیر تحقیق و توسعه را نمی‌پذیرند محکوم به فنا می‌دانند و گروهی خودشان را سرگرم صنایع های-تِک کرده‌اند و حتی گوشه چشمی هم به صنایع سنتی ندارند. اما چرا باید با وجود حرکت سریع و سرسام آور به سوی جهانی فناورانه، به بازیگران سنتی بازار نیز توجه کنیم؟

واقعیت این است که اگر صنایع سنتی به سیاست‌های حمایت از نوآوری و توسعه تحقیقات بازار ، نیاز به همکاری بین شرکتی، و تشویق و تولید و انتشار دانش، متمرکز شوند، به دلیل پیشینه قوی‌ای که طی سال‌ها فعالیت در حوزه خود کسب کرده‌اند، به سرعت به یکی از  پایه‌های اساسی تجاری‌سازی نوآوری تبدیل می‌شوند.

مشتریان سنتی بازتولید صنایع سنتی

شرکت‌ها برای دسترسی به نوآوری، به بازار قابل‌توجهی نیاز ندارند اما برای اینکه بتوانند به نوآوری و توسعه فناوری دست یابند، به مشتریانی نیاز دارند که از آن‌ها محصولات جدید با فناوری‌های جدید بخواهند. زمانی که محصول تولیدی و توسعه آن همسو با نیاز مشتری باشد، شرکت می‌تواند به فکر چشم انداز صادرات محصول نیز باشد. به نوعی اگر سیاستمداران، انرژی‌ خود را صرف راه‌های کارآمد برای نوآوری محصولات با ارزش بالا از طریق صنایع سنتی کنند، دیگر صنایع سنتی جاماندگان دور مسابقات فناورانه تحولات جهانی نخواهند بود.

وظیفه دولت‌ها در مسیر فناوری

دولت موظف است برنامه‌های هدفمندی را به منظور تحریک ذهن‌های نوآور تدوین کرده و شرکت ها را به همکاری و ایجاد شبکه‌هایی ارتباطی لازم میان شرکتی تشویق کند. به طور مثال یکی از اقدامات دولت‌ها در سراسر جهان، فراهم کردن بستر مستعد و ابزار و زیرساخت لازم برای تحریک نوآوری است. دیگری نیز که به اندازه مورد اول اهمیت دارد، ارائه سیگنالی شفاف درباره فرصت‌های سرمایه‌گذاری است. اگر این موارد به درستی اجرا شود، تقاضا برای محصولات و خدمات ارزش افزوده جدید؛ کسب‌وکار را به سوی نوآوری در یک محیطی نسبتا ً کم‌خطر هدایت می‌کند.

صنایع پیشرفته در دامن توسعه دانش

توسعه شایستگی‌های علمی و تکنولوژیک صنایع سنتی بر پایه دانش موجود در این صنایع و وسط کشیدن پای فعالان آن به بخش ارزش افزوده، کمک می‌کند که پروانه شرکت‌های نوآورانه استارتاپی از پیله صنایع سنتی بیرون بیاید و توسعه پیدا کند. در این ارتباط البته نباید همه تمرکز بر ایجاد صنایع جدید باشد، بلکه صاحبان صنایع باید با شناسایی و دسته‌بندی چالش‌ها و فرصت‌ها، بنای یک صنعت دانش‌محور را  بسازند و راه تطبیق تکنولوژی و دانش موجود با صنایع سنتی را بیابند.

در کنار نیاز به درک بهتر از چگونگی بروز نوآوری در صنایع سنتی، باید در مورد اینکه نحوه تدوین سیاست‌ها، حجم بودجه مورد نیاز و چگونگی نحوه همکاری محققان از دانشگاه‌ها  و ارگان‌های صنعت به طور شفاف صحبت شود تا بهترین همکاری بین شرکت‌ها شکل بگیرد. به طور کلی ضرورت ورود صنایع سنتی به اکوسیستم استارتاپی درواقع استراتژی و نگاه بلندمدت است. درک بهتر از تعامل بین صنایع سنتی و استارتاپ‌ها به ما کمک می‌کند تا نقش مهم صنایع سنتی در توسعه و پیشرفت و تجاری‌سازی نوآوری را دریابیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *